سلام خدا...
تاريخ : یک شنبه 25 خرداد 1393برچسب:, | 12:34 | نویسنده : محمد خزاعی خلف

خدایا سلام

اینبار اومدم فقط باهات حرف بزنم

تعجب نکن اینبار چیزی ازت نمیخوام

داشتم فکر میکردم،من هر وقت چیزی ازت میخوام

خوب میشم و قولای خوب بهت میدم

وقتی خوشم

خیلی که هنر کنم یه "خدایا شکرت"میگم و بعدش دیگه تموم

وقتایی که کارم گیره  انقد بهت نق میزنم که دیگه خودمم خسته میشم

وقتی یکی از خودم خوشبخت تر میبینم

همش میگم چرا من نباید اونجوری باشم

وقتی از خودم پایین تر میبینم

خیلی که حواسم جمع باشه تو دلم طوری که اون نفهمه میگم :

چه خوب شد جای اون نیستم...

خدایا من جام امنه

تو آغوش تو

درسته گاهی نق میزنم

گاهی بد میشم

گاهی خود خواه میشم و دلم میخواد همون بشه که من میخوام

اما خدایا به حکمتات ایمان دارم

یادم می مونه که تو خدایی و من بنده

حتی وقتایی که دلم میگیره و اشک میریزم

میدونم یه روز این اشکا پاک میشه ...



نظرات شما عزیزان:

abbas
ساعت11:04---29 خرداد 1393
محمد جان دمت گرم متنت خیلی خووووووووووووول بود
پاسخ:مخلصیم داداش!


فاطمه
ساعت12:09---26 خرداد 1393
خیلی قشنگ بود
اقای خزایی میشه اون دل نوشته ای که ترم اول تو شب شعر خوندید بذارین تو وب مرسی...
پاسخ:قابلی نداشت چشم


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







دانلود بازی فیلم نرم افزار